بعضی چیزها هیچ وقت عوض نمیشن...
تطبیق دادن خود با شرایط جدید سخت و زمانبر باشه
ولی همیشگی نیست گاهی اوقات هست که به خودت نگاه میکنی و میگی کاش عوض نمیشدم کاش هنوز همون بودم کاش همچی مثل قبل بود...
هرچند هر تغییری بد نیست ! جدا شدن از دوستی که فشار روحی برات میاره، جدا شدن از استرس ،مستقل زندگی کردن،زندگی در جای دور،تغییر افراد مهم زندگی و تغییر خوب روح خود!
زندگی قشنگی های خودش رو داره
دنیا بایک تغییر بزرگ به جایی برای زندگی ما تبدیل شده
و ما چطور میتونیم بگیم که همیشه تغییر بده؟
زندگی تنوع های زیبای خودش رو داره ،تضاد ها و تفاوت های زیادی درش نفس میکشن
مثل احساس خوب چای گرم در خانه در حالی که بیرون از این چهارچوب کوچک دانه های کوچکی از دل آسمون زمین رو به رنگ خودشون در آوردن و تمام هوا رو تصرف کردن
چیزهایی که به دیدنشون عادت کردیم
چیز هایی که هر روز جلوی چشم ما حرکت میکنند
ولی وقتی دیگه قادر به دیدنشون نیستیم مهم بودنشون رو متوجه میشیم
گاهی وقتا باید صبر کرد ..
نگاه کرد..،
دقت کرد.،،
و حتی برای چند ثانیه کوچک درموردشون فکر کرد ..به دلیل وجودشون در زندگی ما کمکشون زیبایی هاشون..
مراقب دیدنی های زندگیمون باشیم قبل از اینکه نبودشون اذیتمون کنه
نگاه کنیم و لذت ببریم
قدر بدونیم و دوست داشته باشیم
زندگی...
زندگی جدید جایی آغاز میشه که بخوای
وقتی مثل یک پرنده تازه متولد شده ی بدون بال و پری کی میدونه در آینده قراره به کجاها پرواز کنی؟
یا مثل یک تیکه چوب کبریت کوچک که بین علف های خشک میوفته ، چه کسی خبر داره قراره کیلو متر ها رو بسوزونه؟
پرنده آفریده شده برای پرواز کرون، کبریت ساخته شده برای شعله ور کردن
اما سرنوشت مارو کسی از قبل مشخص نکرده ...
به نظر برخی ها زندگی جای خوبی نیست از نظر من مکان هرچیزی نیست
ولی این انتخاب داده شده تا مثل پرنده ها کوچ کنی یا مثل عقاب شکار کنی
مثل کبریت بسوزی و خودت رو فدای روشنایی و یا کار دیگران کنی یا آبی باشی برآب مرحم زخم های سوزان چوب های کوچک آما کار ساز